چاوشیخوانی اوج دلدادگی به امام حسین (ع) در شرق مازندران با محوریت شهرهای نکا، گلوگاه و بهشهر است.
روستاهای شرق مازندران و به ویژه روستاهای نکا از جمله روستاهای سنتی ایران هستند که با وجود پیشرفتهای مختلف در شیوه زندگی همچنان برخی از سنتهای عزاداری گذشته را حفظ کردند و در برخی از روستاها مراسمهای مذهبی سنتی با سوز و گداز برگزار میشود.
در شب و روز تاسوعا و عاشورا مراسم تعزیهخوانی در جای جای شهر و روستای شرق مازندران برگزار میشود و به نوعی هیچ هنری به مانند تعزیه نتوانسته وقایع عاشورا را آنگونه که باید و شاید در فکر و اذهان مردم زنده نگه دارد تعزیه چون به صورت نمایشی برگزار میشود به وسیله آن وقایع را حس میکنیم.
براساس عقیده گذشته بیشتر اهالى از نقاط مختلف و شهرستانهاى دیگر به زادگاه خود مىآیند تا در مراسم سوگوارى شرکت کنند و مرثیهخوانها نیز که خود بومى هستند در این مراسم شرکت مىکنند و کسانى هم که نذر دارند به ترتیب نوبت ناهار یا شام نذرى در مسجد روستا اقدام به اطعامدهی میکنند.
مراسم تعزیهخوانى و شبیهخوانى حوادث کربلا در روستاها و شهرهای شرق مازندران همچنان رواج دارد و افراد تعزیهخوان با انواع لباس، سپر، کلاهخود و زره در بیشتر شبها و روزها به شکل و حالت ایستاده و با خواندن مرثیههاى ضربى و آهنگین سینه مىزنند.
در بسیاری از روستاهای شرق مازندران روستاییان در هنگام عزاداری حلقههایی را درست کرده و به حالت ایستاده و با خواندن مرثیههاى ضربى و آهنگین به سینه مىزنند که این حلقه ایستاده را که مىچرخید «جوش زدن» مىنامیدند، یک نفر در وسط حلقه، حفظ هماهنگى و نظم را به عهده داشته تا آهنگ سینهزنى را تنظیم کند و معمولاً انبوه سینهزنها تلاش مىکنند با ابراز احساسات در میان مردم کسب اعتبار کرده و به ثواب اخروى برسند.
ظهر عاشورا یا روز دهم محرم اوج «جوشزنی» است و مراسم سینهزنى به اوج خود مىرسد، در این روز اغلب روستاها اسبى را با پارچهاى سفید که تمامى آن با مادهاى قرمز رنگ شده به شکل ذوالجناح در مىآوردند و در روستا مىگرداندند.
مرثیهخوانها پیشاپیش ذوالجناح در کوچههاى روستا راه مىافتند و به نوعی تعزیهخوانی رهگذری انجام میدهند که در این آیین در گذشته از هر خانهاى پول، قند، چاى و نبات به نوحهخوانان و تعزیهکنندگان اهدا میشد که این سنت نیز اکنون از روستاها رخت بربسته و بیشتر تعزیهها به صورت ایستاده و در یک جای مشخص برگزار میشود.
تعزیه در مازندران به وسیله آوازهای محلی در کنار آلات موسیقی چون بوق، نی و کرنا همراهی میشود و این بیان شرح حال اهل بیت (ع) به زبان محلی مازندرانی دارای سوز و گداز فراوان است که در اغلب روستاها این آیین با شور و حرارت فراوان برگزار میشود و با استقبال عمومی روبرو است چراکه درد، غم و اندوه اهل بیت (ع) در زبان شعر مازنی فریاد میشود.
یوسفعلی زارعی یکی از اهالی روستای سورک هزارجریب نکا درباره آیین عزاداری در روستاهای نکا گفت: از جمله آئینهای سنتی در روستاهای نکا در روز تاسوعا که با حضور خیل عزاداران حسینی برگزار میشود و به نحوی مهمترین برنامه در روستاها محسوب میشود دستهروی و زیارت اهل قبور است که این مراسم در اغلب روستاهای بخش هزارجریب انجام میشود.
وی اظهار داشت: روستای «سورک» در بخش هزار جریب نکا نیز از جمله روستاهای این منطقه است که در روز تاسوعا و عاشورا میزبان بسیاری از عزاداران حسینی از روستاهای همجوار و حتی شهرهای اطراف است به این ترتیب که افراد مختلف از روستاهای مختلف شهرستان نکا و بهشهر با دستهروی در محل قبرستان این روستا که بقعه یک امامزاده نیز در آن واقع است گردهم میآیند و به عزاداری میپردازند و در پایان توسط مردم روستای سورک اطعامدهی میشوند.
مسلم نظری که خود از مداحان و نوحهخوانان است در مورد عزاداری در روستاهای شرق مازندران گفت: در یک مراسم آیینی سنتی روستاها، هزارجریب نکا مراسم سؤال و جواب از جمله مراسمهای کهن روستایی است که بعد از گذشت سالها برگزار شده و با استقبال خوب نیز روبهرو است به این ترتیب که روز نهم محرم که به روز تاسوعای حسینی معروف بوده اهالی عزادار روستا به صورت دسته سینهزنی و زنجیرزنی همراه با علمهای خود جهت عرض تسلیت عزای حسین (ع) به روستاهای دیگر در امامزاده این روستا میایستند و در ابتدای ورود به محل، زنان روستا با دود کردن اسپند زودتر از دیگران به استقبال عزاداران میروند و بعد از اینکه دسته عزاداران رسیدند هر کدام از دستهها در مقابل عزاداران روستای سورک و دیگر روستاهای حاضر با علم سینهزنی و زنجیرزنی میکنند و در فاصلهای از هم میایستند، علمهای دو طرف در جلوی دسته قرار میگیرد و طبق یک رسم دیرینه شروع به «سؤال و جواب» میکنند.
وی ادامه داد: آغاز سلام از طرف مهمانان است که یک نفر با صدای رسا و بلند یک مصرع سؤال میپرسد و جوابش از طرف میزبان داده میشود که:
سؤال: سلام ما به شما جملگی عزاداران
جواب: علیک ما به شما باد از ره احسان
سؤال: عزای کیست که دارید جمله شیون و شین
جواب: عزای شاه شهیدان بدان امام حسین(ع)
و در چند بیت به صورت مثنوی، شرح واقعه سوزناک کربلا بیان میشود و در پایان:
سؤال: اجازه هست و بیاییم و ما در آن محضر
جواب: اجازه هست و بفرمایید جملگی یک سر
وی گفت: در این هنگام اول علمها شروع به سلامدهی میکنند و بعد دسته عزاداران بعد از تسلیت گفتن به صورت سینهزنی وارد حسینیه میشوند و میزبانان از مهمانان عزادار پذیرایی میکنند.
در این مراسم اطعامدهی که در اغلب روستاها و شهرهای شرق مازندران متداول است در برخی از روستاها به صورت دستهجمعی در مساجد پخت میشود اما در برخی از روستاها نیز روستاییان به مقدار لازم غذا از هر نوعی پخت کرده و به همراه سالاد و ماست در یک مجمع یا سینی بزرگ قرار داده و همه را به مسجد میآورند و به صورت گروهی مثلا پنج نفره یک سینی را برداشته و اطعامدهی میشوند.
البته در برخی از روستاهای شرق مازندران زنان روستاها جدای از مردان در زینبیه ویژه خود مراسم عزای حسینی را در شبهای مختلف دهه اول محرم برگزار میکنند، به این صورت که زنان با مداحی و سینهزنی دور هم جمع شده و با خواندن مراثی در عزای حسینی سینهزنی میکنند.
غلامرضا محمدزاده که خود از اهالی روستاهای هزارجریب است میگوید: چاووشخوانی نیز شرح حال اباعبداللهالحسین (ع) و یارانش است که در گذشته در برخی از روستاها متداول بوده و اکنون رو به فراموشی سپرده شده و تنها در مراسم رفتن به خانه خدا، زیارت اهل بیت (ع) و ... خوانده شده و به نوعی مراسم چاووشی اکنون در هنگام بازگشت زائر از سفر حج و عتبات عالیات به عنوان استقبال یا پیشواز از او اجرا میشود.
وی ادامه داد: در این چاووشیخوانی در هنگام مراجعت زائر به خانهاش چاووشخوان اشعاری در مدح اهل بیت عصمت و طهارت، دعا برای قبولی زیارت، عاقبت به خیری و دعا برای تشرف مشتاقان و چشمانتظاران به این سفر روحانی میخوانند تا زائر به درب خانه برسد و وارد خانه شود.
محمدزاده گفت: چاووشیخوانی در عزای حسینی به این صورت بوده که اشعاری را در عزای اباعبداللهالحسین میخوانند و مردم با کوبیدن بر سنج وی را در خواندن ترجیعبندها همراهی میکردند.
وی افزود: در این مراسم چاووشخوان مردم را برای شرکت در عزای سید و سالار شهیدان از خانهها فراخوانده و با عبور از هر کوچه، بر تعداد عزاداران حسین افزوده شده تا این که دستهجمعی و چاووشخوانان به حسینیه و مسجد اصلی رفته و به عزاداری میپردازند.
به گفته محمدزاده، در این مراسم زنان نیز با دود کردن اسفند، کاروان چاووشخوانان را تا حسینیه همراهی میکردند که اکنون این سنت در روستاها و شهرهای شرق مازندران متداول نیست و به نوعی به آن پرداخته نمیشود.
تعزیهخوانی، آتشزدن خیمهها، راهاندازی کاروانهای اسب با سواران سبزپوش و سرخپوش از دیگر آئینهای سوگواری شهادت سالار شهیدان کربلا و 72تن از یاران با وفایش در بعدازظهر عاشورا در شهرستان نکا است که با غروب خورشید به شام غریبان میرسد.
شام غریبان و عزاداری اهل بیت امام حسین (ع) در شرق مازندران و به خصوص در روستاها با سوز و گداز وصف ناپذیری برگزار میشود، در شهرها رسم بر این است که افراد با تجمع در مساجد با روشن کردن شمع و فانوس در شامگاه عاشورای حسینی در عزای اهل بیت (ع) عزاداری کرده و برای آنان اشک میریزند و همچنین با دستهروی و اهدای فاتحه برای کسانی که تازه از دار دنیا رفته، جوان از دست داده و خانواده شهدا هستند در منازلشان با آنان ابراز همدردی میکنند.
اما مراسم شام غریبان در روستاها دارای برنامههای جانگدازی است به این ترتیب که در روستاها از بعدازظهر عاشورا مردها برای درست کردن خیمه امام حسین (ع) دست به کار شده و خیمههایی را برپا میکنند و سپس با مراسم تعزیهخوانی و به صورت نمادین صحرای کربلا را به آتش کشیده و این مراسم تا غروب آفتاب میرسد که همانجا نیز با شهادت آل الله و یارانشان مردم به عزاداری پرداخته و در برخی از روستاها با کاه بر سر میزنند و خاک بر سر میپاشند و بیشتر از زبان زینب (س) به عزاداری میپردازند و زنان با در دست داشتن شمع و فانوس با زینب کبری (س) در این غم جانکاه همراهی میکنند.
در آیین شام غریبان اشعاری همچون «شام غریبان حسین امشب است، تنها پناه کودکان زینب است»، «امشب به صحرا بیکفن، جسم شهیدان است، شام غریبان است»، «شام غریبان آمده زینب پریشان آمده، بین یتیمان حسین سکینه نالان آمده» و «من زینب نالانم یار یتیمانم، هنگام وداع آمد، شد شام غریبانم» توسط کاروان عزای حسینی زمزمه میشود.